چگونه به دختران نوجوان کمک کنیم تا با استرس مقابله کنند
چگونه به دختران نوجوان کمک کنیم تا با استرس مقابله کنند
Blog Article
تحقیقات جدید به توضیح چگونگی آسیب پذیری رویدادهای استرس زا نوجوانان در برابر اضطراب و افسردگی کمک می کند و به راه هایی اشاره می کند که به آنها کمک می کند بهتر با آن کنار بیایند.
نوجوانی دوران پر استرس زندگی است. نوجوانان باید از افزایش استقلال نسبت به والدین، روابط جدید و پیچیدهتر با همسالان خود و دانشآموزان سختگیرانهتر عبور کنند، همه اینها در حالی که تغییرات اساسی در مغز و بدن خود را مدیریت میکنند. نه تنها این، همه گیری کووید-19 کنونی برای آنها سختی های بیشتری ایجاد کرده است.
جای تعجب نیست که آنها در برابر اضطراب و افسردگی آسیب پذیرتر هستند! اگر نوجوانان ندانند که چگونه با این عوامل استرس زا به روش های موثر کنار بیایند، مطمئناً در معرض خطر رنج روانی قرار خواهند گرفت.
اینجاست که تحقیقات کتی مکلافلین مطرح میشود. مکلافلین، روانشناس پژوهشی در دانشگاه هاروارد، در حال انجام مطالعاتی با نوجوانان است تا بفهمد در واکنش به رویدادهای استرسزا در مغز، بدن و رفتار آنها چه میگذرد. او امیدوار است با یافتن ارتباط بین عوامل استرسزا و سلامت روان ضعیفتر، راهنماییهایی را برای والدین و نوجوانان در مورد نحوه مدیریت چالشهای دوران نوجوانی ارائه کند.
او میگوید: «اگر مسیری را درک کنیم که از طریق آن محیطهای منفی و استرسزا خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان در کودکان را افزایش میدهند، به ما کمک میکند تا مداخلات مؤثرتری ایجاد کنیم.»
چرا رویدادهای استرس زا می تواند منجر به مشکلات شود
تحقیقات زیادی وجود دارد که به این موضوع اشاره می کند که رویدادهای استرس زا یک عامل خطر برای مشکلات سلامت روان نوجوانان هستند. سوالی که مک لافلین سعی می کند به آن پاسخ دهد این است که چرا برخی از نوجوانان به نظر می رسد بهتر می توانند کنار بیایند و به بیماری روانی جدی مبتلا نمی شوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر، او و همکارانش به شدت زندگی 30 دختر بین 15 تا 17 ساله در سیاتل را در طول یک سال (قبل از همه گیری) تحت نظر داشتند. آنها گزارشهای مکرری از نوجوانان در مورد عوامل استرسزا در زندگیشان و اینکه آیا آنها علائم افسردگی یا اضطراب را احساس میکردند، جمعآوری کردند – در برخی موارد، با استفاده از پیامهای تلفن همراه برای ثبت تجربیات «در لحظه». در موارد دیگر، استفاده از مصاحبه های ماهانه برای اندازه گیری اختلالات اضطرابی و افسردگی.
علاوه بر این، دختران نوجوان در طول مطالعه از مانیتور مچ دست استفاده می کردند که به طور غیر فعال اطلاعاتی در مورد الگوهای خواب و فعالیت تلفن همراه آنها (تماس های تلفنی، نه استفاده از اینترنت یا رسانه های اجتماعی) جمع آوری می کرد. و در ابتدای مطالعه، آزمایشی دادند تا ببینند چقدر میتوانند بین احساساتشان تمایز قائل شوند - برای مثال، اگر میدانستند که احساس شادی در مقابل هیجان یا خشم در مقابل ناامیدی دارند (مهارتی که با ذهنی بهتر مرتبط است. سلامتی، اما می تواند در نوجوانان کم باشد ).
سپس، محققان مجموعهای از تجزیه و تحلیلها را انجام دادند تا ببینند چه اتفاقی برای دخترانی افتاده است که در طول زندگیشان با فراز و نشیبها و مواجهه با عوامل استرسزای مختلف، مانند قطع رابطه با یک شریک عاشقانه یا امتحان کردن، اتفاق افتاده است. یافتههای آنها نشان داد که وقتی دختران رویدادهای استرسزا را تجربه میکنند، به زودی پس از آن اضطراب بیشتری و بعداً افسردگی بیشتری را تجربه میکنند.
مک لافلین میگوید: «غیرقابلتعجب، ما شاهد افزایش سطح اضطراب در ماههایی بودیم که دختران استرس بیشتری نسبت به معمول آنها داشتند، اما علائم افسردگی را تجربه نکردند - حداقل نه بلافاصله. حدود یک ماه تاخیر وجود داشت، به طوری که افزایش استرس، افزایش علائم افسردگی را در ماه بعد پیش بینی کرد، اما نه در همان ماه.
این یک کشف مهم است، زیرا دوره زمانی را نشان می دهد که نوجوانان ممکن است پس از تجربه رویدادهای استرس زا بتوانند افسردگی را از خود دور کنند. در حالی که مطالعات دیگر در مورد استرس و افسردگی نوجوانان ارتباطی بین آنها پیدا کرده است، این مطالعات تمایل دارند گروه های بزرگی از نوجوانان را (با و بدون عوامل استرس زا در زندگی خود) با یکدیگر مقایسه کنند بدون اینکه تفاوت های ظریف زیادی ارائه کنند. مطالعه مک لافلین نشان میدهد که در سطح فردی چه اتفاقی میافتد - کمکی ارزشمند به علم سلامت روانی جوانان.
او میگوید: «ما در واقع شاهد آشکار شدن استرس در زمان واقعی در این دختران بودیم و یاد میگرفتیم که چگونه استرس پردازش احساسات و حتی رشد مغز را به روشهایی که ممکن است بر سلامتی تأثیر بگذارد، تغییر میدهد»
برای ارتباط با بهترین روانشناس زن درتهران اینجا کلیک کنید .
چگونه فناوری و خواب بر سلامت روان نوجوانان تأثیر می گذارد
یکی از چیزهایی که مک لافلین و همکارانش دریافتند این بود که وقتی دختران استرس بیشتری را در زندگی خود تجربه می کردند، خواب آنها بیشتر مختل می شد - برای مثال، ممکن است یک شب هشت ساعت بخوابند، اما شب بعد فقط چهار ساعت بخوابند. مک لافلین می گوید، این به نوبه خود با اضطراب و افسردگی بیشتر مرتبط بود که توجه به آن مهم است. اختلال در خواب با بسیاری از اختلالات روانی مرتبط است و میتواند خوب باشد.
مک لافلین میگوید: «چیزی که در مورد یافتههای خواب ما جالب است این است که مداخلات طراحی شده برای بهبود کیفیت خواب، اگرچه ساده نیستند، اما از جهاتی سادهتر و زمانبرتر از درمان شناختی رفتاری و سایر رویکردهای مبتنی بر شواهد برای افسردگی و اضطراب هستند. برای پیشگیری از اضطراب در نوجوانان، ممکن است بخواهید به یک مداخله بهداشت خواب فکر کنید، که می تواند مختصر و آسان تر به گروه های بزرگتری از نوجوانان منتقل شود.
مک لافلین همچنین دریافت که استفاده از تلفن همراه در زمانهای استرسزا افزایش مییابد و به نظر میرسد که با سلامت روانی ضعیفتر نیز مرتبط است. اما، از آنجایی که او اطلاعات زیادی در مورد ماهیت تماسها ندارد، سخت است که بدانیم چرا زمان اضافی تلفن مشکلساز بوده است. این امکان وجود دارد که دخترها، وقتی استرس دارند، برای حمایت و همدردی با دوستان خود تماس بگیرند، بدون اینکه دوستان چیز مفیدی ارائه دهند. مک لافلین میگوید : «گاهی اوقات، ابراز همدردی بدون ارائه دیدگاهی برای حل مشکل میتواند اوضاع را بدتر کند.
مک لافلین میافزاید: «اگر با دوست خود تماس بگیرید تا صحبت کنید، و شما دو نفر زمان زیادی را صرف بازگو کردن آنچه اتفاق افتاده و چقدر بد بوده، بدون اینکه به سمت حل مؤثر مشکل بروید، در واقع میتواند خطر ابتلا به اضطراب و افسردگی را افزایش دهد.» .
اینکه چگونه درک احساسات آنها ممکن است برای نوجوانان محافظت کننده باشد
جالب توجه است، دخترانی که در ابتدای مطالعه در تمایز احساسات خود بهتر بودند، در مواجهه با عوامل استرس زا، بهتر از ابتلا به افسردگی یا اضطراب محافظت می شدند. مک لافلین میگوید ظاهراً این درک دقیقتر از خود ممکن است برای مدیریت استرس مفید باشد، شاید با کمک به دختران در شناسایی راهبردهای مقابله بهتر. این یک چیز خوب است، زیرا تمایز عاطفی را می توان از طریق آموزش و حتی تمرین های تمرکز حواس بهبود بخشید ، که می تواند یکی دیگر از مهارت های بالقوه ارزش توسعه در نوجوانان باشد.
او میگوید: «یادگیری شناسایی احساسات و تمایز آنها جزء مداخلات شناختی رفتاری برای اضطراب و افسردگی است، اما این تنها یک عنصر در میان بسیاری از موارد است. بنابراین، تمرکز بر آموزش برچسبگذاری احساسات و درک احساسات، امکان بسیار جالبی برای کمک به پیشگیری از افسردگی و اضطراب است.
در حالی که یافته های او مقدماتی است، آنها کارهایی را پیشنهاد می کنند که والدین ممکن است برای کمک به نوجوانان خود برای مقابله بهتر با عوامل استرس زا از جمله بیماری همه گیر انجام دهند. به عنوان مثال، والدین می توانند با ایجاد برنامه خواب منظم، قوانینی در مورد خاموش کردن وسایل الکترونیکی قبل از خواب، دور نگه داشتن تلفن از اتاق خواب و اجتناب از مصرف کافئین در اواخر روز، نوجوانان را تشویق کنند که بهداشت خواب بهتری داشته باشند. اجتناب از استفاده بیش از حد از تلفن مک لافلین می افزاید، اگر تمام خانواده به قوانین پایبند باشند، کمک می کند تا نوجوانان بهداشت خواب را بیاموزند و استفاده محدود از تلفن همراه برای سلامتی همه مهم است.
در همین حال، مک لافلین به گسترش درک خود از ارتباط بین رویدادهای استرس زا و سلامت روان نوجوانان ادامه می دهد. در حال حاضر، او در حال انجام یک مطالعه مشابه است، اما با 200 شرکت کننده نوجوان (به جای 30)، از جمله پسر و دختر. امید او این است که کارش راههایی را برای محافظت از سلامت روان نوجوانان در دوران پرفراز و نشیب نوجوانی و بیماری همهگیر کنونی کشف کند.
مک لافلین میگوید: «با توجه به افزایش چشمگیر استرسی که همه ما در طول همهگیری تجربه کردهایم، توسعه رویکردهای مداخلهای جدید که مؤثر و به طور گسترده در دسترس باشند، بسیار ضروری است.» ما خوشحالیم که در حال پیشرفت هستیم.»